Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایرنا، علیرضا طلوع‌کیان یکی از مربیان نسل جدید والیبال ایران محسوب می‌شود. او که سال‌ها در کادرفنی تیم‌های نوجوانان و جوانان حضور داشت و با این تیم‌ها افتخارات زیادی در مسابقات آسیایی و جهانی کسب کرد با انتخاب بهروز عطایی به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال به کادرفنی این تیم اضافه شد.

طلوع‌کیان در رده باشگاهی هم عملکرد موفقی داشت و پس از این که تیم شهداب در پایان نیم‌فصل اول، هشتم جدول رده‌بندی را به خود اختصاص داد سرمربیگری این تیم را بر عهده گرفت و توانست نماینده یزد را قهرمان این رقابت‌ها کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

با او گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.

فصل قبل با تیم شهداب یزد قهرمان لیگ شدی و پیش‌بینی می‌شد امسال هدایت یک تیم مدعی را بر عهده بگیری؛ اما اینگونه نشد. این عدم مربیگری در لیگ، تصمیمی خودخواسته بود؟

ابتدای فصل ۲ پیشنهاد جدی داشتم که به دلایل مختلف با این تیم‌ها به توافق نرسیدم. به هرحال در والیبال ایران شایسته‌سالاری جای خود را به لابی‌ها و تلفن‌ها داده است. من در باشگاه‌هایی کار می‌کنم که دارای ساختار خوب باشند و اگر چنین فضایی فراهم نباشد ترجیح می‌دهم در لیگ مربیگری نکنم.

امسال شرایط تیم شهداب رو چطور می‌بینی؟

در خصوص این تیم ترجیح می‌دهم اظهارنظر خاصی نداشته باشم؛ ولی به نظر من باز هم می‌تواند قهرمان لیگ شود و دل هواداران یزدی را شاد کند.

چه ارزیابی از لیگ امسال داری؟

به هرحال لیگ از گذشته تا به امروز با مشکلاتی همراه بود و برنامه‌ریزی لیگ و قوانین و مقرراتش ایرادهایی دارد. متاسفانه امسال هم این مشکلات در لیگ دیده می‌شوند.

لیگ به لحاظ فنی تا چه حد می‌تواند به تیم ملی کمک کند؟

قطعا لیگ به تیم ملی کمک می‌کند. شاخصه‌هایی برای تیم ملی در نظر گرفته شده که در حال تحلیل و مقایسه آن با لیگ برتر هستیم.

بازیکنانی بودند که به خاطر عملکردشان در لیگ شانس دعوت به تیم ملی را داشته باشند؟

به درخواست سرمربی تیم ملی تمام مواردی که برای بررسی عملکرد بازیکنان شاغل در لیگ ایران و همینطور لژیونرها به من محول شد را انجام دادم و گزارش آن را برای وی ارسال کردم . تمام بازیکنان رصد شده‌اند و باکیفیت‌ترین آنها با نظر آقای عطایی به تیم ملی دعوت خواهند شد.

از زمانی که کادر فنی تیم ملی تغییر کرده عملکرد این تیم چگونه بوده؟

از سال ۲۰۲۱ که کادر فنی ایرانی و در راس آن بهروز عطایی به عنوان سرمربی تیم ملی کارش را آغاز کرده ۲۴ بازی رسمی انجام شده که در ۶۷ درصد مسابقات ایران پیروز شده است. ۵۲ ست برده و ۳۲ ست باخته برای تیم ملی ثبت شده است. کادر فنی تیم ملی تمام موارد را به خوبی ارزیابی و رصد می‌کند. با توجه به هدف‌گذاری در المپیک و به منظور شناخت تمامی پتانسیل والیبال ایران سعی شده به همه بازیکنان شایسته میدان داده شود تا بتوانند کیفیت خود را نشان دهند. ۹ بازیکن برای اولین بار در لیگ ملت‌ها تست شدند. در این مدت کوتاه، ۲۹ بازیکن در تیم‌های ملی بزرگسالان الف و ب حضور داشتند و عملکردشان بررسی شده است. در مهارت‌های دفاع روی تور و حمله برگشتی، تیم ملی با ضعف‌هایی روبروست که در حال پوشش آن هستیم. بهترین فاکتور تیم ملی در حال حاضر سرویس است.

چندی پیش بهروز عطایی اعلام کرد قرار است کادر فنی تیم ملی تقویت شود. در این خصوص چه نظری داری؟

این تصمیمات در حیطه اختیارات سرمربی تیم ملی است و من در مواردی که وی صلاح بداند کمک خواهم کرد و در موارد دیگر دخالتی ندارم.

برچسب‌ها علیرضا طلوع کیان بهروز عطایی تیم ملی والیبال

منبع: ایرنا

کلیدواژه: علیرضا طلوع کیان بهروز عطایی تیم ملی والیبال علیرضا طلوع کیان بهروز عطایی تیم ملی والیبال سرمربی تیم ملی بهروز عطایی تیم ملی طلوع کیان کادر فنی فنی تیم تیم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۳۰۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است

چند روز پیش روزنامه آمریکایی «فایننشال‌تایمز» ضمن پرداختن به هزینه‌های سنگینی که «حمایت‌های بی‌قید و شرط»

به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: از رژیم آپارتاید اسرائیل روی دوش آمریکا و به طور کلی غرب گذاشته است نوشت: «قرار بود اسرائیل سرمایه راهبردی آمریکا باشد اما تبدیل به یک وبال راهبردی برای آمریکا شده است.» اشاره این روزنامه به حمایت‌های نامحدودی است که همه دولت‌های آمریکا

- چه دموکرات و چه جمهوری‌خواه- از این رژیم تحت هر شرایطی داشته‌اند و این حمایت‌ها بعضا آن‌قدر رسوا و با قوانین و ارزش‌های همین غرب در تضاد است که، آبرویی برایشان نگذاشته است. اشاره این روزنامه در واقع به هزینه‌هایی است که حمایت از رژیمی مثل اسرائیل، برای آمریکا داشته است. از مبحث «دموکراسی»، «آزادی بیان»، «گردش آزاد اطلاعات»، «حق اعتراض» و «آزادی عقاید» گرفته تا مباحث «حقوق بشری»، «نسل‌کشی» و «حقوق زنان و کودکان» را می‌توان در این رسوایی دید. اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، بیش از ۳۴ هزار و ۲۰۰ نفر در غزه طی ۲۰۰ روز قتل‌عام شده‌اند. طبق گزارش سازمان ملل نزدیک به ۷۳ درصد این قربانیان غیر نظامی‌اند. آمارهای غیر رسمی این عدد را تا ۹۵ درصد هم گفته است. یعنی ۹۵ درصد این ۳۴ هزار و ۲۰۰ نفر غیرنظامی‌اند. حدود ۱۳ هزار نفر از این شهدا کودک و نوزادند و تقریبا همین تعداد زن هستند. فقط در یک مورد، ۷۰۰ پناهجو، بیمار و زخمی در بیمارستان ناصر (جنوب غزه) پس از شکنجه و قتل‌عام، در گورهای جمعی دفن شده‌اند و ۳۰۰ جسدی که طی چند روز گذشته از این گورها بیرون کشیده شده است، بعضا با دست‌های بسته و بدن‌های متلاشی‌اند. یعنی پیش از دفن شدن، شکنجه و تکه‌تکه شده‌اند. طبق گزارش الجزیره، نظامیان صهیونیست به زنان فلسطینی در بیمارستان‌های غزه و جلوی چشمان همسرانشان تجاوز کرده و سپس به آنها تیر خلاص زده‌اند و....تمام این جنایات- که به قلم آوردن و نوشتنشان، تن آدم را می‌لرزاند،- طی همین ۲۰۰ روز گذشته و با حمایت‌ها، مشورت‌ها، سلاح‌ها و دلارهای آمریکا انجام شده است. این که بیشتر قربانیان جنگ غزه زن و کودک و نوزادند را هیچ کس رد نمی‌کند. رجوع شود به اظهارات چندی پیش وزیر دفاع آمریکا. لوید آستین اعتراف کرد اسرائیل در غزه غیرنظامیان زیادی را کشته است. منتهی در ادامه گفت: «ما از اسرائیل می‌خواهیم بیشتر مراقب باشد.» همین!

۷ دانشگاه معتبر آمریکا از جمله ‌هاروارد، کلمبیا و استنفورد در اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه و حمایت آمریکا از این جنایات، در اعتصاب و شورش به سر می‌برند و نیروهای امنیتی ضمن ورود به این دانشگاه‌ها اقدام به سرکوب و دستگیری صدها دانشجو و استاد کرده‌اند. بسیاری از دانشجویان اخراج، تعلیق و بعضا زندانی شده‌اند. تصاویر بازجویی و محاکمه برخی مسئولین این دانشگاه‌ها نیز در فضای مجازی قابل دسترسی است. بله، آمریکا مسئولین دانشگاه‌هایی را که در آنها، در اعتراض به کشتار غیرنظامیان غزه تجمع صورت می‌گیرد، محاکمه می‌کند و اف‌بی‌آی را هم وارد معرکه کرده است!

روز سه‌شنبه مؤسسه «گالوپ» نتایج نظرسنجی خود از میان مردمان ۱۳۰ کشور جهان، راجع به نگاه مردم دنیا به سیاست‌های آمریکا را منتشر کرد. نتیجه این بود که ۶۴ درصد مردم دنیا مخالف سیاست‌های آمریکا هستند! و تردید نداشته باشید بخشی از این نگاه مردم دنیا، نتیجه نوع رویکرد آمریکا در مواجهه با رژیم صهیونیستی بوده است. رژیمی که می‌گوید، اگر حمایت‌های تسلیحاتی، مالی، مستشاری و سیاسی آمریکا نبود، مجبور بودیم با چماق و چوب با جوانان مسلح فلسطینی بجنگیم! و رسما اعتراف می‌کند، با کمک‌ها و حمایت‌های آمریکا در حال نسل‌کشی در غزه‌ایم. خلاصه این که آمریکا به دلایلی، خود را موظف به حمایت از این رژیم وحشی می‌بیند. موضوعی که به دنبال پاسخ آن هستیم، همین «دلایل» است. واقعا چرا آمریکا به قیمت پنبه شدن هر آنچه طی دهه‌های گذشته برای خود تحت عنوان «ارزش‌های آمریکایی» رشته، از این رژیم حمایت می‌کند؟ چرا پای اسرائیل که به میان کشیده می‌شود، آمریکا حتی ظواهر را هم رعایت نکرده و بدون پنهانکاری یا بازی با کلمات، خیلی علنی و واضح تبدیل به دیکتاتورترین، وحشی‌ترین و کثیف‌ترین رژیم می‌شود؟ بخوانید:

الف-به آمریکا کشور «گروه‌های لابی» می‌گویند. قدرت و نفوذ لابی‌های صهیونیست را می‌توان در ساختار و تار و پود همه چیز آمریکا دید. می‌گویند در واشنگتن، خیابانی هست به نام k street که مرکز موسساتِ فعال در حوزه «صنعت لابی» است. و این یکی از همان جاهایی است که می‌توان بخشی از پاسخ این سؤال مهم را یافت. اوانجلیست‌ها (مسیحیت انجیلی یا صهیونیست‌های مسیحی) یکی از این لابی‌های قدرتمند و پر نفوذ در آمریکا هستند که «حمایت از اسرائیل تحت هر شرایطی و به هر قیمتی» جزو شعارهای اصلی‌شان است. کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل مشهور به «آیپک» نیز یکی از قدرتمندترین لابی‌های صهیونیستی است که تاثیر زیادی روی سیاست خارجی آمریکا دارد. سیاسیون در آمریکا اگر حمایت و تایید این لابی‌ها را نداشته باشند، محال است به اهدافشان برسند. چه این هدف، پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری باشد چه پیروزی در یک انتخابات محلی و...حتما شما هم بارها شنیده‌اید که مثلا، مدیر یک موزه در آمریکا یا اروپا از اسرائیل انتقاد کرد، چند روز بعد یا مجبور به عذرخواهی شد یا برکنار شد! بنابراین با وجود چنین لابی‌های ترسناک، قدرتمند و پر نفوذی، نباید انتظار رفتار دیگری از آمریکا در مواجهه با جنایات اسرائیل در غزه را داشت.

ب-حکومت‌هایی که فقط به قدرت و منافع خود می‌اندیشند معمولا «در شرایط بحرانی، اصولی که روی پایبندی به آن تظاهر می‌کردند را زیر پا می‌گذارند» و در تبیین «انقلاب‌ها»، آنجایی که به تفاوت انقلاب با کودتا، جنگ، شورش و...پرداخته می‌شود، «زمان» را عنصری مهم می‌نامند که توجه به آن حیاتی است. به عبارتی در مواقع بروز چنین پدیده‌های مهم اجتماعی، «زمان» چه برای آنهائی که شورش یا جنگ را آغاز کرده‌اند چه برای آنهائی که علیه‌شان کودتا، جنگ، یا آشوب شده است، بسیار مهم و حیاتی است. اگر شرایط بحرانی و زمان کم باشد، حکومتی که در آن مثلا انقلاب با ماهیت «کسب قدرت به هر قیمت»! رخ داده، از تمام اصول اعلام‌شده عبور کرده و دست به خشن‌ترین واکنش‌ها می‌زند. می‌خواهیم بگوییم، اسرائیل درگیر یک معضل عظیم اجتماعی و یک «جنگ بی‌سابقه» در غزه بوده و زمان هم به سرعت علیه این رژیم در حال گذر است. این رژیم در بدترین شرایط تاریخ غاصبانه هفتاد ساله‌اش

قرار دارد و هر چه «زمان» می‌گذرد، شرایط آن بحرانی‌تر می‌شود. بنابر اعتراف تمام کسانی که تحولات اسرائیل و غزه را تحلیل می‌کنند، این رژیم پیش از این هیچ گاه در چنین بحرانی گرفتار نشده بود و هیچ گاه بیش از ۳۳ یا حداکثر ۳۴ روز درگیر هیچ جنگی نبوده است. بنابراین نباید از مشاهده چنین رفتارهای غیرانسانی و وحشیانه‌ای زیاد تعجب کرد. فقط به عنوان یک نمونه از صدها نمونه مشابه، به استعفاهایی که طی روزهای گذشته در ارتش رژیم صهیونیستی رخ داده توجه کنید. بالاترین مقامات اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی در بحبوحه بزرگ‌ترین جنگ تاریخ این رژیم و در یک بازه زمانی کوتاه مجبور به استعفا شدند و رسانه‌های این رژیم نیز می‌گویند، علاوه‌بر این افراد، شخص نتانیاهو، رئیس شین بث و سایر مقامات بلند پایه حاکم بر این سرزمین اشغال شده هم باید، اولا استعفا کنند ثانیا محاکمه شوند. خروجی آنچه تاکنون در بند (ب) به آن پرداختیم این می‌شود که، رژیم صهیونیستی در شرایطی قرار گرفته است که، تحلیل‌ها راجع به آن، از «طرح آبراهام و عادی‌سازی روابط با اعراب» رسیده به «آیا اسرائیل در حال فروپاشی است؟» و وقتی رژیمی به این مرحله می‌رسد، حامیان جنایت‌پیشه چنین رژیمی، برای نجات آن هر هزینه‌های را می‌پردازند. مخصوصا اگر این حامی، کشوری با ویژگی‌های آمریکا باشد که لابی‌های قدرتمند و پرنفوذ، اداره‌اش می‌کنند. به بیان دیگر، وقتی می‌بینیم کشوری در حمایت از رژیمی، روی تمام اصول و ارزش‌هایش خط می‌کشد و نگران تبعات آن هم نیست، و خیلی عُریان از نسل‌کشی و کشتار بیش از ۲ میلیون انسان آن هم در سال ۲۰۲۴ و قرن بیست و یک حمایت می‌کند، یعنی اوضاع آن رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است.

دیگر خبرها

  • طلوع فارس بر قله توانمندی‌های ایران
  • جایگاه شایسته اردبیل در کشتی فرنگی احیا شود
  • حفظ کیان خانواده سلامت جامعه را ارتقا می‌دهد
  • مبنای انتصابات در دستگاه‌ها شایسته سالاری است
  • ملاک انتخاب ها شایسته سالاری است/ لزوم سوق استان به سمت توسعه
  • کشاورز: در فوتسال آسیا تیمی نداریم که ایران را به چالش بکشد
  • انتقاد رهبر حزب رفاه ترکیه از اردوغان: آیا شایسته ترکیه است که علیه ایران با اسرائیل همکاری کند؟
  • بازی بعدی تیم ملی فوتسال کِی و با چه تیمی است؟
  • ستاره‌های والیبال علیه تیم ملی و پائز؛ دوباره بازیکن سالاری زیر تور
  • اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است